بسم الله الرحمن الرحیم

در کنار نور خداست ,که باید پروانگی ها کرد و شعله ور شد!!!

بسم الله الرحمن الرحیم

در کنار نور خداست ,که باید پروانگی ها کرد و شعله ور شد!!!

هیج وقت فکر نمی کردم

روزی برسد,که دلم برای افرادی که هرگز ندیدمشان

تنگ شود...

شاید با چشم ظاهر ندیده امشان  ...

ولی ,گویا سال هاست که باهاشون بوده ام و زندگی کرده ام!

در نگاهم و در احساساتم

افراد غریبی نیستند

افراد آشنایی که شاید نزدیک تر از هر آشنای دیده شده ای باشند!

چه بسا افرادی را در این دنیا,با چشمان ظاهر دیده ام و هنوز که هنوز است,حس غربت بینمان موج میزند...

این حس غربت و آشنایی ,از کجا نشات می گیرد؟؟

برایم جالب است,دیدن و ندیدن افراد ,صرف غربت و آشنایی میان تو و او را تعیین نمی کند!

از جمله ی افراد آشنای که با چشم ظاهر ندیده ام...

دایی شهیدم است!

دایی که هر پنجشنبه ,دلتنگش می شوم..

و یک حسی در درون مرا به دیدن مزارش می کشاند..

درد و دل دایی و خواهرزاده ,چه دل انگیز است!

درد و دلی که خبر از آشنایی هزار ساله می دهد..

.

.

.

فقط خدا می داند ...این آشنایی از کجا سرچشمه می گیرد!!

الله اکبر

 

نظرات  (۱)

slm chera inghad dirdir berouz mikonid

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی